ایلان ماسک هرچقدر بیشتر برای موفقیت توئیتر پیش میرود، با موانع سرسخت جدید بیشتری روبرو میشود. افراد زیادی در جهان هستند که نمیخواهند ایلان ماسک به وسیله توئیتر مالکیت افکار عمومی دنیا را در دست بگیرد.
هزینه این مالکیت به راستی چقدر است؟ در افتادن با شاهزاده عربستان؟ در افتادن با دموکراتهای آمریکایی که برای فروپاشی رقیب خود هرکاری میکنند؟ ساخت یک موبایل جدید و یک سیستم عامل جدید برای رقابت با اپل، گوگل و سامسونگ؟ و در نهایت یک جنگ فناوری تمام عیار.
اینبار گوگل و اپل ایلان ماسک را تهدید کردهاند که اگر ایده خود مبنی بر آزادی بیان را با تمام مشکلات آن بر طبق خواست آنها پیش نبرد، اقدام به حذف توئیتر از اپ استور و گوگلپلی خواهند زد. اما ایلان ماسک چه پاسخی میدهد؟ یک تهدید ساده؟ او ریشه اصلی اپل و توئیتر را هدف میگیرد! ساخت موبایل جدید با سیستم عامل جدید!
در این مقاله با ما همراه باشید تا به بررسی کامل تنشهای میان ایلان ماسک و اپل بپردازیم.

کارمزد اپل برای پرداختهای درون برنامهای
یکی از قوانین اپل برای توسعه دهندگان برنامههای آیفون، حق کمیسیون 30 درصدی میباشد؛ یعنی هر برنامهای که قصد پول گرفتن از کاربر را داشته باشد، باید 15 تا 30 درصد از مبلغ را به اپل پرداخت کند.
این قانون اپاستور را میتوان پایه و اساس کسب درآمد اپل دید، چرا که اپل درآمد بسیار بالایی را از این طریق به جیب میزند. بارها اپل بخاطر شکایتهای حقوقی مربوط به این قانون و انحصارطلبی که ایجاد میکند به دادگاه رفته است، اما وکلا پیروز نشدهاند.
از آنجا که برای شرکت توئیتر درحال حاضر مهمترین چیز درآمدزایی و کسب سود است و ایلان ماسک قصد دارد از طریق پرداختهای درونبرنامهای از کاربران به آن برسد، 30 درصد این تراکنشات بسیار مهم است.
مطمئنا که ایلان ماسک دوست ندارد 30 درصد از درآمدهای شرکت خود را خیلی راحت به شرکت رقیب خود (اپل) بدهد؛ شرکتی که به تازگی تصمیم گرفته وارد حوزه خودروهای برقی شود و تبدیل به یکی از رقبای اصلی شرکت تسلا شود.
اهمیت حضور در گوگلپلی و اپاستو
درحال حاضر، گوگلپلی و اپاستور حیاتیترین برنامههایی هستند که در اندروید و آیفون نیاز کاربران را رفع میکنند و بصورت پیشفرض بر روی این موبایلها نصب هستند. امروز دورهای که در آن برای نصب برنامهها به وبسایتها مراجعه میکردیم روبه پایان است. هرکسی با چند کلیک ساده به وسیله اپاستورها اقدام به نصب برنامه دلخواهش میکند.
برای توسعهدهندگان برنامهها، این فضا از دو جهت اهمیت دارد؛ دیدهشدن برنامههایشان و امکان کسب درآمد از برنامههایی که میسازند. امروز اگر برنامه موبایلی میسازید، برای اینکه کاربران اقدام به نصب آن کنند، باید در اپاستورها دیده شوید. همچنین اپاستورها فضایی مخصوص درآمدزایی برای شما را فراهم میکنند. اگر برنامهای از این اپاستورها حذف شود، مانند این است که به یک نقظه دوردست تبعید شود.

لزوم پرداختهای درونبرنامهای برای توئیتر
اگر قرار است ایلان ماسک توئیتر را از اوج رکود و ضرردهی به سودرسانی برساند، باید به غیر از پول گرفتن از شرکتهایی که در توئیتر تبلیغات میکنند، از راههای دیگری نیز برای این شرکت درآمدزایی کند. از آنجا که بعضی از شرکتهای بسیار بزرگی که برای تبلیغات با توئیتر همکاری میکردند، اکنون قطع همکاری کردهاند، بهتر است که این شرکت به سمت روشهای دیگری برای درآمدزایی باشد.
ایدههای بسیار زیادی برای درآمدزایی از طریق راههای جدید وجود دارد که کاربران را در این موضوع دخیل میکنند. برای مثال، سرویس توئیتر بلو یکی از این ایدهها بود؛ در واقع ایدههایی که در ازای چیزی پول دریافت میکنند. ایده دیگری که ایلان ماسک مطرح کرد، ایده پستهای پولی در توئیتر بود که از این طریق کاربران خاص میتوانند برای بعضی از توئیتهای خود یک مبلغ تعیین کنند تا کاربران در ازای دیدن توئیت پرداخت کنند؛ در این میان یک کارمزد چند درصدی به توئیتر تعلق میگیرد.
پس زمانی که نیاز باشد کاربران پول پرداخت کنند، باید از پرداخت درون برنامهای و درگاه پرداخت آنلاین استفاده کرد که در همین نقطه مانع اصلی در گوشیهای آیفون به میان میآید. ایلان ماسک باید 30 درصد از پول پرداخت شده را به اپل بدهد.
ساختن یک موبایل جدید چقدر سخت است؟
طراحی یک موبایل جدید آنچنان برای یک فرد سرمایهدار سخت نیست و میتوان از طریق شرکتهای بسیاری بهترین موبایل دنیا را طراحی کرد؛ اما سختترین کار، بازاریابی و کسب سهم در بازار است و به اصطلاح موبایلی که به فروش نرسد هیچ سودی به سازنده خود نمیرساند.
شرکتهای اپل، سامسونگ، گوگل و شیائومی بیشتر از آنکه بخواهند به تولید فکر کنند، روی بازاریابی تمرکز میکنند؛ به زبانی دیگر، رهبری تیم تولید متاثیر از تیم بازاریابی و محصول است. این مانع، همان نقطهای است که سامسونگ، مایکروسافت و آمازون زمانی که اقدام به ساخت موبایل مستقل خود کردند، در آن شکست خوردند. از مزیتهای اصلی و دستنیافتنی شرکتهای اپل و گوگل همین است.
علاوه بر این، هر کدام از این برندها در کنار اینکه سیستم عامل مخصوص خود را دارند، مانند اندروید و آیاواس، برنامههای پیشفرض بسیاری را طراحی کردهاند که پاسخگوی نیازهای اولیه کاربرانشان باشد. طراحی برنامههایی مانند گوگلپلی، موزیک پلی، جیمیل و... از اول بسیار زمانبر است.
توئیتر اولین تجربه جدید مدیریتی ایلان ماسک است
ایلان ماسک هرچند موفقیتهای بسیاری داشته و همه شرکتهای او تقریبا از بزرگترین شرکتهای نوآوری در صنعت محسوب میشوند، اما مدیریت تمام آنها با مدیریت یک شبکه اجتماعی متفاوت است. اولین باری که ایلان ماسک مدیریت یک وبسایت را برعهده داشته است، به اولین شرکت او یعنی زیپ2 بر میگردد. چالشهایی که او در این شرکتها تجربه کرده است با چالشهای دنیای پلتفرم متفاوت است. از این رو توئیتر میتواند مانند یک تست و امتحان برای او باشد.
البته ایلان ماسک گزینههایی برای انتخاب دارد که از طریق آنها بسیار جلوتر از قدم اول شروع به حرکت میکند. او الان پدر دوج کوین و توئیتر است و به آسانی میتواند این دو را با هم پیوند بزند. او همچنین میتواند پروژه توئیتر را از طریق شرکتهای دیگرش وارد بازار کند تا نیاز نباشد از صفر شروع به جذب سرمایه و جذب اعتبار کند تا تنها نیاز باشد سرمایهگذاران کنونی را متقاعد کند.

انتخاب منطقی کدام است؟
آیا کنار آمدن با قوانین گوگل و اپل میتواند منطقیتر باشد، یا پیمودن راه آنها از صفر صرفا بخاطر اینکه نمیخواهیم قوانین آنها را رعایت کنیم؟ مطمئنا ایلان ماسک راه منطقیتر و کم هزینهتر را انتخاب میکند.
اگر ایلان ماسک اقدام به ساخت موبایل جدیدی کند، تا آن زمان که این موبایل مطرح شود، تاریخ انقضای فرصت توئیتر برای پیشرفت دوباره سر میرسد.
اگر با شیوه فکر کردن ایلان ماسک آشنا باشید، او اهل نوآوری است و دوست ندارد چیزی را بسازد که نسخه کامل و بهتر از آن درحال حاضر وجود دارد؛ همچین طرحی جذابیت چندانی برای کاربران و خود او ندارد.