یاری رسان مذهب مسیحیت، پولس بزرگ! به واقع پولس که بود و چه کرد؟!

پولس کیست؟

پولس، چندسال پس از میلاد مسیح، خارج از سرزمین فلسطین در شهر طرسوس ترکیه کنونی و در خانواده ای یهودی متولد شد.
در شهر طرسوس از فرهنگ یونانی بهره برد و در بیت المقدس فرهنگ یهودی را کسب کرد و از این دو فرهنگ در شکل دادن به عقاید خود بسیار استفاده کرد.
پولس، نام خود را بعد از گرایش به مسیحیت برای خود برگزیده است و در ابتدا شائول نام داشته.
شائول به ترجمه یونانی به معنای کوچک است.
پدرش با وجود یهودی بودن توانسته بود با پول و ثروتی که داشت تابعیت روم را کسب کند؛ این باعث شد که پولس به عنوان یک رومی از آزار و اذیت مخالفان مسیحیت در امان بماند.
او در نزد بزرگترین و برجسته ترین عالم یهودی، غمالاییل، به تحصیل کتاب مقدس و فراگیری اعتقادات یهودی پرداخت.
او احتیاجات خود را از راه خیمه دوزی بدست اورد.
پولس آیین مسیحیت را به صورت دینی مستقل از آیین یهود مطرح کرد؛ به گونه ای که پس از مسیح او را به عنوان دومین موسس مسیحیت نام برده اند.

پولس مسیحی

سفر پولس به شهر انطاکیه

در نوشته های کتاب مقدس آمده است که شهر انطاکیه شام از مهم ترین کانون های دینی مسیحیت بوده که از آنجا پولس به مناطق دیگر برای تبلیغ دین مسیحیت سفر میکرده است.
سه پیامبر یعنی پولس، برنابا و یوحنا هنگامی که برای تبلیغ دین مسیحیت سفر میکردند، در سفرشان به انطاکیه میرسیدند؛ اما هیچ گزارشی از نزول عذاب الهی بر ساکنان این شهر وجود ندارد؛ درحالیکه قران برای "اصحاب قریه"(قریه ای که ان را همان شهر انطاکیه میدانند) عذاب گزارش میکند.
تعدادی از مفسران، پولس را جزوه سه رسولی دانستند که به گفته قران از طرف اصحاب القریه، دروغگو شمرده شدند.
دو دیدگاه درباره این رویداد وجود دارد.

• دیدگاه اول: 

به گفته شماری از مفسران ظاهر آیات اینطور نشان میدهد که ارسال رسولان از طرف خداوند بوده؛ زیرا در ایات فرستاده شدن رسولان به خداوند نسبت داده شده و این پیامبر بودن آنان را می رساند.
و در جواب کافران گفتند:

《قَالُوا مَا أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا وَمَا أَنْزَلَ الرَّحْمَنُ مِنْ شَيْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا تَكْذِبُونَ》
شما جز اینکه مانند ما مردم بشری هستید، مقام دیگری ندارید و هرگز خدای رحمان چیزی را فرو نفرستاده است و جز اینکه شما مردم دروغگویی هستید، هیچ در کار نیست.
این آیات به خوبی نشان میدهد که کافران به این دلیل فرستاده شدن رسولان را نمی پذیرفتند که قبول نداشتند که پیامبر می تواند از گونه خود آدمی باشد.

• دیدگاه دوم:

در دیدگاه دوم، رسولان را فرستادگان عیسی میدانند؛ و در توجیه آیات میگویند که چون عیسی آنان را به فرمان خداوند فرستاده بود، برای همین است که ارسال پیامبران به خداوند نسبت داده شده است.
صاحبان این دیدگاه اغلب مفسران اولیه و افرادی اشنا به منابع اهل کتاب بوده اند که مراد از قریه را همان انطاکیه می دانند.

این محققان در تعیین نام و ترتیب فرستادن رسولان گفته شده، دیدگاه یکسانی ندارند؛ برخی پولس را سومین رسول و برخی یوحنا و پولس را جزو دو رسول نخست و شمعون را رسول سوم دانسته اند و برخی هم پولس را در بین ان سه رسول جا نداده اند؛ چون باتوجه به ایمان آوردن پولس بعد از عیسی مسیح و نقشی که به عنوان تحریف کننده تعالیم وحیانی مسیح برعهده داشت، نمی توانسته یکی از این رسولان باشد.
براساس گزارش کتاب مقدس، همه این سفرها و اتفاقات پس از حضرت عیسی بوده؛ نه در زمان او؛ و داستانی که قرآن درباره "اصحاب القریه" اورده، در خود کتاب مقدس وجود ندارد.
پس این سه رسول نمی توانند گواه رسولان سه گانه باشند؛ و منظور از "القریه" انطاکیه ای غیر از انطاکیه مشهور است و اساسا شهر دیگری است.
 

پولس در روایات اسلامی

نام پولس در احادیث اسلامی هم آمده؛ و در برخی از آنها او به عنوان گمراه کننده قوم نصارا و در کنار افرادی مثل قابیل، فرعون، نمرود و یهود یاد شده؛ که در قسمتی از جهنم به نام "سَقَر" در عذاب خواهد بود.

همراهی رسولان باهم

در کتاب مقدس گفته می شود که یوحنا در ابتدا با دو رسول دیگر بوده؛ نه اینکه بعد از تکذیب و زندانی شدن به آنان پیوسته باشد. با این حال قرآن فرستاده شدن رسول سوم را پس از تکذیب دو رسول اول می داند.

نام پولس در داستان شهادت استیفان

اولین بار نام پولس در کتاب مقدس،  در داستان شهادت استیفان مطرح شده است که در ان پولس به عنوان مخالف و دست اندر کار شکنجه ی این شخص مطرح شده بود.
پولس بعد از شهادت استیفان، از سمت مجمع یهودیان اورشلیم برای آزار پیروان جدید مسیحی و دستگیری آنان برای محاکمه در اورشلیم، ماموریت یافت که به سمت دمشق حرکت کند.

پولس در سفر به دمشق

هنگامی که پولس در مسیر سفر به دمشق بود، عیسی مسیح سر راه او قرار گرفت و از او خواست تا دیگر مسیحیان را آزار ندهد. همان موقع بود که پولس به مسیح ایمان اورد و از سمت آن مامور شد تا دین مسیحی را تبلیغ کند.
بعد از آن به مدت سه سال در کشور عرب و دمشق سپری کرد؛ تا اینکه به دیدار پطرس در اورشلیم رفت؛ و بعد هم به سمت انطاکیه روی اورد.
پولس بعد از سفر به انطاکیه سه مسافرت دیگر داشته که در آنها برای دین مسیحیت تبلیغ کرده و در نهایت هم در سفر آخرش، به فلسطین رفت.
در آنجا برادران دینی اش او و همراهانش را از ماندن در فلسطین منع کردند؛ زیرا میدانستند که انها در خطر آزار و اذیت یهودیان قرار دارند.
با اینکه تا یک قرن پس از مرگش تقریبا فراموش شده بود، اما هنگامی که اولین نسل های مسیحی از بین رفتند و روایات شفاهی حواریون (عده ای از یاران عیسی) پاک شدند و زمانیکه صدها نوع بدعت روح مسیحیت را برهم زد، رساله های پولس چهارچوبی بوجود آورد تا نظامی با ثبات شکل بگیرد که جمعیت های پراکنده به صورت کلیسایی قدرتمند دور هم جمع شوند.
پانزده قرن سپری شد تا لوتر، پولس را رسول مذهب گردانید و کالون هم در آثار پولس، عقیده تضاد را کشف کرد.
 

پولس در انجیل برنابا

در انجیل، منسوب با برنابا، پولس به عنوان تحریف کننده ی تعالیم حضرت عیسی معرفی شده است؛ چنانکه شماری از دانشمندان و الهی دانان مسیحی نیز عقاید و آرای ابداعی پولس به ویژه اعتقاد به "خدایی عیسی" را متاثر از عرفان و عقاید شرک آلود یونانی دانسته اند و بر این باورند که "مسیحیت تاریخی" زاییده افکار پولس است و با "مسیحیت راستین" تفاوت زیادی دارد.
 

انجیل برنابا

نوشته های جان ناس راجع به پولس در کتاب تاریخ جامع ادیان

پولس حواری را غالبا دومین موسس مسیحیت لقب داده اند. مسلما او در این راه جهاد بسیاری کرده است و فرقه ی طرفداران اصول و شرایع موسوی را مغلوب کرد، اما اهمیت او بیشتر از این جهت است که وی اصول لاهوت و مبادی الوهی خاصی بوجود اورد که سبب شد نصرانیت عالمگیر شود. از این جهت، پولس بزرگترین خدمت را در تحول غربی انجام داده است.

پولس صریحا اعلام کرده بود که عمله ختنه که در آن زمان از جمله حادث ترین مسئله ی تاریخ مسیحیت بود، واجب نیست.
همچنین رعایت حلال و حرام در طعام و شراب ضروری نیست و افراد بشر را نباید به نجس و طاهر تقسیم کرد‌. 
در کلیسای اورشلیم، فرقه ی متعصبان و پای بندان به شریعت موسوی، بر سر این قضایا با پولس حواری مخالفت کردند.
پولس در آن شهر با یوحنا و یعقوب و پطرس به بحث پرداخت و انها هم به حمایت و تایید عقاید او پیش گام شدند.

به جهت تواضع پولس راجع به خود این چنین میگفت:
" من کمترین رسولان هستم و لایق نیستم که به اسم رسول خوانده شوم؛ چون که بر کلیسای خدا جفا میرسد."
و همچنین گفته است:
"مرا یقین است که از بزرگترین رسولان هرگز کمتر نیستم؛ هرچند که بی سواد هستم، اما در معرفت هرگز اینطور نیستم؛ زیرا در هر امری در بین همه شما خود را برایتان روشن کرده ام. ایا گناه کرده ام که خود را ذلیل ساختم تا شما سرافراز شوید؟
و همچنین خود را دربردارنده روح القدس میپندارد: 
"من نیز گمان میکنم که روح خدا را دارم"

پولس و تحریف آیین مسیحیت

در آیه ۳۰ سوره توبه، نقش پولس در تحریف آیین مسیحیت در قالب داستانی افسانه مانند از سمت برخی از مفسران یاد شده که میگوید:
وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ۖ ذَٰلِكَ قَوْلُهُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ ۖ يُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ ۚ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ ۚ أَنَّىٰ يُؤْفَكُونَ

يهود گفتند: «عزير پسر خداست». و نصارى گفتند: «مسيح پسر خداست». اين سخنى است، كه آن‌ها به زبان مى‌آورند؛ درحالى‌كه همانند گفتار كافران پيشين [و مشركان] است، خدا آنان را بكشد. چگونه از حق انحراف مى‌يابند!

براساس این داستان، پولس در پی جنگ بین یهود و نصارا و با هدف گمراهی دینی مسیحیان، در ظاهر به آیین مسیح ایمان اورد؛ و پس از مدتی ایده های تثلیت، فرزند خدا بودن عیسی و خدایی اورا مطرح می سازد. در این گفته ها در اخر او خودکشی می کند و مسیحیت پس از وی چند فرقه می شود.

در کنار همه اینها دانشمندان مسلمان هم بر نقش پولس در تحریف آیین مسیحیت مهر تایید گذاشته اند و برخی مفسران، مواردی مثل اجازه خوردن گوشت و ختنه نکردن را به او نسبت داده اند.

پولس و تحریفات او از دین مسیحیت

نگاه پولس به حاکمان

او پادشاهان را نمایندگان خدا بر روی زمین می پنداشت و اعتقاد داشت که سلسله مراتب را خداوند ترتیب داده و هرکس که با صاحبان قدرت مقابله کند با تقدیر خداوند مقابله کرده است.
حاکم خادم خداست که شمشیرش را بیهوده برنمیدارد؛ پس باید مطیع حاکم بود.
پس با این موقعیت، پولس میتوانست طبقه ی ثروتمندان آن زمان را به خوبی به خود جذب کند و با استفاده از منابع مالی انها، تهی دستان را با روش هایی به آیین جدید دعوت کند. همچنین میتوانست در بین یهودیان فلسطین و سرزمین های اطراف هم پایگاهی امن از هواداران ایجاد کند.
 

افرادی که پولس آنها را گرد هم اورد تا دین مسیحیت را تبلیغ و از ترویج خط مشی پطرس، جلوگیری کنند

لوقای طبیب، فلیمون، مَرقُس، تیموتائوس، ارسترخس، اَپِلُّس، اپفراس، تیخیکس، یُسطُس، سلوانس، دیماس، زیناس، انیسمیس، اَرخِپُّس و برخی دیگر.

مسیحیت در نیمه دوم قرن دوم میلادی

در نیمه دوم قرن دوم میلادی، تقریری از مسیحیت انتشار پیدا کرد که به قرائت پولسی معروف است و از آن زمان تا کنون بر جهان مسیحیت حاکم است.

■  سر آخر:

مسیحی از دید پولس

از نظر وِی مسیحی کسیست که به تسجد خدا در قالب انسان و قربانی شدن او، برای بخشش گناهان بشر و زنده شدن و رجعتش با آسمان، ایمان داشته باشد و اقرار کند که آدمی به واسطه گناه ذاتی اش که به واسطه حضرت آدم در نوع بشر نهاده و نهادینه شده است؛ نه از طریق اعمال نیک، که فقط به واسطه فیض یا ایمان به نجات خداوند به سعادت و بخشش و رستگاری رهنمون خواهد شد.
و در اخر مسیحی کسیست که کلیسا را نماینده مسیح بر روی زمین بداند و به نجات از طریق تبعیت از آن و اذعان به حقانیتش ایمان داشته باشد.

عیسی مسیح و حواریون در شام آخر (شام آخر یک نقاشی از لئوناردو داوینچی است که شام آخر روزهای باقی مانده از عمر مسیح را آنطور که انجیل به آن اشاره میکند، به نمایش میکشد.) (حواریون دوازده تن از یاران عیسی مسیح هستند که بعد از مسیح تبلیغ آیین مسیحیت را برعهده دارند.)

تصویری از عیسی مسیح و حضرت مریم

دوستان،
خوشحالم که تا انتهای مقاله با ما همراه بودید. 
حتما سری هم به مقالات دیگر ما و همچنین مقاله《بررسی نظریه های عرفانی در 3 دین مختلف》بزنید تا از اخبار و اطلاعات دیگر هم باخبر شوید.